خب پاسخ هم تموم شد ..باید اعتراف کنم سریال خوش ساختی بود ..تدوین وکارگردانی ونویسندگی کار درکنار هم سریال مرتب وخوبی رو ساخته بود ..

اگه بخوام تو یک کلمه توصیفش کنم ..سریالی بود راجع به عشق ..حالا هرنوع عشقی ..دوستی ..علاقه ی پدر وفرزندی ..علاقه ی برادری ..عاشقانه ی زن ومردی که با هم بزرگ شدن ..طنز قوی ای داشت ..اما از اون دست سریالها بود که باید حتما چند قسمت جلو میرفت تا با محیط وشخصیت ها مچ بشین ..که خب این یکم اوایلش ازار دهنده بود ..چون عادت کرده بودیم به فضا ومحیط شهری کشور کره وطبیعتا کنار اومدن با فضای نامانوس وزبون ناموس تر طول میکشید ..

طنز جالبی داشت ..یعنی فقط طنز حرکتی یا گفتاری نبود ..بعضی وقتها موقعیت هایی بود که از مجموع طنزها استفاده شده بود

خود یون جه به نظرم بازی خوبی ارائه داد ..با اینکه خیلی ها به نظرشون صورت سردی داره اما من ازش خوشم میاد ..به نظرم نصف بار طنز داستان رو دوش همین بازیگر بود ..اون هم تنها به خاطر میمیک صورت وانتقال حس

اون قسمتی که جائه وون تیکه های داستان شی وون رو میخوند اون هم با صدای بلند واقعا خنده دار بود من که ازخنده ریسه رفتم ..نوشته ی شی وون همه اش مبتذل وناجور بود ..مخصوصا که یون جه رو که دیدید چقدرسرد و یخچالیه ..بعد تیکه ها رو میخوند وبه دختره نگاه میکرد دختره با پررویی میگفت به ارزش ادبی ش فکر کن ..بعد دوباره پسره میخوند ..(با دستهای لرزون زیپ ساق شلواریش رو بازکردم ..)وای اینقدر سر این تیکه خندیدم اشک از چشمهام جاری شد ..بعد جالبیش این بود که با همین اراجیف میخواست بره دانشگاه ..وقشنگی این قسمت به خاطر بازی این بازیگر بود

بنده خدا رو به خاطر چشمهاش چقدر مسخره میکنن ..یعنی خودش هم میدونه چه چشمهایی داره ..عینهو دو تا خط کج که احساسات مزبوحانه تلاش میکنن از این دوتا خط بیرون بریزه ....اونجایی که دختره چشمهای سگه رو میکشید میگفت تو چقدر شبیه یون جه ای ..بعد یون جه اومد گفت بگو برادر ..؟

بعد جالبیش این بود که دنبال یه سگ عینهو خودش میگتشت که چشمهاش شبیه به خودش باشه

یا میخواست قفل در خونه ی شی وون رو بازکنه تاریخ تولد خودش رو زد ..نبود ..تاریخ تولد شی وون هم نبود پس چی بود ..تاریخ تولد تونی ..ایدول مورد علاقه ی شی وون ..بعد پسره با تعجب وخنده در وبازکرد ..

اون علامت اسی که شی وون به یون جه داد هم بانمک بود ..فکرشو کنید از پشت ماشین داداشش تایه ووک که سانتافه بوده اس رو کند...داد به این یکی داداشه ..بعد همین ماشین به جائه وون رسید ..بدون اس ..وقشنگی داستان این بود که اون اس به جا سوئیچی یون جه اویزون بود ..

یااینکه هاک چان کلی فیلم جلف وجفنگ با بدبختی می فروخت تا برای دوست دخترش کادو بخره ..

اینها که مثال زدم برام جالب بود ..چون به نظرم قاطی کردن انواع طنزها ..چه گفتاری چه حرکتی چه نگاه وچه موقعیت ...کار سختیه که ممکنه هرنویسنده ای از پسش برنیاد ..

فقط من یه اشتباهی کردم ..این سریال رو همزمان با او زیبا بود شروع کردم ..طنز او زیبا بود به نظرم خیلی قویه ..که اون هم دقیقا مثل همین سریال پاسخ ..شالوده ی چند مدل طنزه ..به خاطر همین یکم این همزمان شدن سریالها با هم ...طنز پاسخ رو برام کمرنگ کرد ..

اما به هرحال ..به نظرم سریال اموزنده ای بود ودرعین حال خنده دار .. که بهش نمره ی 8 رو میدم ..

اخرش رو هم دوست داشتم ..یادمه یه مدت تو گروه صحبت سر این بود که پایانش خوب تموم نشده من همه اش استرس داشتم به این یون جه ی حیوونکی نرسه ..نمیدونم اونهایی که ازپایانش راضی نیستن ..یعنی واقعا توقع داشتن به داداش بزرگه برسه ..؟اخه یون جه گناه داشت ..خیلی برای شی وون از جان گذشتگی کرد ..اگه غیر از این میشد ناراحت میشدم ..

به هرحال به اونهایی که تا حالا این سریال رو ندیدن ..پیشنهاد میکنم حتما ببینید ..مخصوصا بعد از دیدن سریالهای درام وغمگین این سریال خیلی میچسبه ..